تاریخ انتشار: سه شنبه 20 اسفند 1392-ساعت: 18:00
مشاهده: 649
یارو میره تو بیابونای عربستان تعمیرگاه شتر میزنه
یه عرب شترش راه نمیرفته میارتش تعمیرگاه
به یارو میگه : آقا شترم راه نمیره درستش کن
یارو به شاگردش میگه : اصغر شوتور آقا رو ببر رو چال
اصغر شترو میبره رو چال
با سنگ میزنه به خایهای شتره
شتره مثل فشنگ میره
عرب میگه : حالا چطوری به شترم برسم؟
یارو میگه : اصغر آقارم ببر روچال...
بعد عربه هم گلوله میشه میدوه بیرون میره.
بعد یارو میگه : اصغرپولشو داد؟
اصغر میگه : نه اوستا
یارو میگه: اصغر برو رو چال :))))