تاریخ انتشار: شنبه 30 فروردین 1393-ساعت: 21:10
مشاهده: 658
مادرم مادرم مادرم مادرم💞بزرگ شديم ... و فهميديم كه دارو آبميوه نبود ..بزرگ شديم ... و فهميديم بابابزرگ ديگر هيچگاه باز نخواهد گشت همانطور كه مادر گفته بود ..بزرگ شديم ... و فهميديم چيزهايي ترسناك تر از تاريكي هم هست ...بزرگ شديم ... به اندازه اي كه فهميديم پشت هرخنده مادرم هزار گريه بود .. و پشت هر قدرت پدرم يك بيماري نهفته بود ...بزرگ شديم ... ويافتيم كه مشكلاتمان ديگر با يك شكلات،يك لباس يا كيف حل نمي شود ...و اينكه والديمان ديگر دستهايمان را براي عبور از جاده نخواهند گرفت ، ويا حتي براي عبوراز پيج و خم هاي زندگي ...بزرگ شديم ... و فهميديم كه اين تنها ما نبوديم كه بزرگ شديم،بلكه والدين ماهم همراه با ما بزرگ شده اند ، و چيزي نمانده كه بروندويا هم اكنون رفته اند ...خيلي بزرگ شديم ...وفهميديم سخت گيري مادرم عشقش بود،وغضبش عشق بودوتنبيه اش عشق بودعجب دنيايي است ، و عجيب تر از دنيا چيست و چه كوتاه است عمرمان ...
معذرت ميخواهم - فيثاغورس مادر من سخت ترين معادلات است!
معذرت ميخواهم - نيوتنراز جاذبه مادر من است!معذرت ميخواهم - أديسون چراكه مادر من اولين چراغ زندگي من است!
معذرت ميخواهم - روميو🚗چرا كه همه راه ها به عشق مادر من ختم مي شود!
چرا كه مادرم عشق من است!
ممنونم مادرم از اينكه مادر منی
؛ هورمزد ؛