')); replace2=replace.replace(new RegExp('form','gim'),'div'); document.getElementById(Id_Skinak_Comment).innerHTML='
'; } } xmlhttp.open("GET",'http://highboy.ir/post/comment/'+CommentID,true); xmlhttp.send(); } function SM(strCode) {document.getElementById ('tex').value +=strCode;}

http://up.highboy.ir/up/highboy/style/sms.png

http://up.highboy.ir/up/highboy/style/del%20neveshte%20highboy%20copy.png

جستجوگر پیشرفته سایت





خبر های جدید

افتتاح چت روم-افتتاح کافه پرواز-افتتاح صفحه اینستاگرام-اضافه شدن عمو حسن به نویسندگان سایت-اپدیت قالب به مناسبت ماه رمضان

تبلیغات

  اریا سی اس محل تبلیفات شما


دلــــم میـــــــــخواد یـ روزیـــ 

یـــــــــه جایــــــــــی

هـــمــــون کـــه الان نــیــســت برگـــرده

بیــــــــاد از زنــــدگیـــــش بگـــه 

بگـــه انقــدر زیر فشـــار مشکلات بـــوده

کـــه داغــــون شـــده 

مــــن فقط نگـــاش کــــنــم 

بـــعد بگــــه تو نفریــــنم کــردی نه ؟!

تو چشــــمــــاش نگـــاه کـــنم بزنم زیـــــــره خـــنده 

اونقــــدر بخندم 

تا اشکــــام بریزه بیاد پــــایـــین 

بعــــــدم من اروم بــــگم ببخشــــید 

شمـــــا ؟؟!!!









هميشه آرزوم اين بود مخاطب خاصم بهم خيانت کنه و عکساشو بندازم تو شومينه بسوزه...
ولي خوب اولا که عکساشو ندارم، دوما من اصلا مخاطب خاص ندارم و سوما هم بين خودمون بمونه، شومينه هم نداريم ...! :|
 

 

دوستان عزیز!!!پست های اونجوریمون از این به بعد میذاریم توی این ادرس :

 

 

 

<p style="&quot;text-align:" center;"=""> مطالب طنز مخصوص بچه های باحال سایت-طنز های ویژه خود سایت بلند پرواز








ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻳﻮﺳـﻒ ﻭﻗﺘـﻲ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳـﺘﻨﺪ ﻳﻮﺳﻒ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﭼـﺎﻩ ﺑﻴﻔﮑﻨﻨﺪ، ﻳﻮﺳﻒ ﻟﺒـﺨﻨﺪﻱ ﺯﺩ .
ﻳﻬﻮﺩﺍ )ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ( ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼـﺮﺍ میﺧﻨﺪی؟
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﻱ ﺧـﻨﺪﻩ ﻧﻴـﺴﺖ!
یوسف ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺴـﻲ
ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺷـﻤﻨﻲ ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻱ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺍﻳﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﻴﻦ
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ
ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺗﮑﻴﻪ ﮐﺮﺩ ...








داستان کوتاه بلند پروازی
دختر دانشجویی در رشته ی روانشناسی مشغول تحصیل بود، سه خواهر داشت که یکی از آن ها در دوره ی دبیرستان تحصیل می کرد و دو خواهر دیگر دوران راهنمایی را پشت سر می گذاشتند، پدرشان بقالی کوچکی داشت که از عرق جبینش چندرغازی کسب می کرد تا هزینه ی تحصیل دخترانش را بپردازد.از میان دخترانش، دختر دانشجویش یک دختر استثنایی بود، بسیار باهوش و زرنگ و نیز خوش مشرب و خوش اخلاق، بگونه ای که هم کلاسی هایش برای دوستی با او با هم رقابت می کردند.خودش داستان زندگی اش را چنین تعریف می کند:روزی از روزها که پس از پایان درس از دانشگاه خارج می شدم ناگهان جوانی زیبا رو با قامتی رعنا و لباسی برازنده روبرویم سبز شد، چنان به من خیره شده بود که گویا سالهاست مرا می شناسد! با بی توجهی به راهم ادامه دادم اما رهایم نمی کرد و قدم زنان پشت سرم حرکت می کرد، با صدایی آرام و کودکانهگفت: به خدا دوستت دارم، عاشقتم، مدتهاست به تو می اندیشم، می خواهم با تو ازدواج کنم! شیفته ی اخلاقت شده ام!به سرعتم افزودم، قدمهایم می لرزید و عرق از پیشانی ام سرازیر شده بود. تاکنون با چنین صحنه ای مواجه نشده بودم، هراسان به خانه رسیدم و آن شب تا صبح صحنه ای که اتفاق افتاده بود را مرور می کردم.روز بعد هنگام خروج از دانشگاه دوباره او را دیدم… درحالی که لبخندی زیبا بر لبانش نقش بسته بود در مقابلم ایستاد و سخنان عاشقانه ی دیروزش را تکرار کرد. دوباره با بی توجهی راه خانه را در پیش گرفتم اما رهایم نمی کرد، نهایتا نامه ای بسویم انداخت و راه بازگشت را در پیش گرفت… متردد بودم نامه را بردارم یا نه؟ دستانم می لرزید، دلهره داشتم، پس از چند دقیقه کشمکش با درونم بالاخره نامه را برداشتم، نامه ای مملو از جملات عاشقانه و همچنین حاوی معذرت خواهی بابت اعمال نسنجیده اش. نامه را پاره کرده و در سطل آشغال انداختم.دیری نگذشت که صدای زنگ تلفن را شنیدم،

ادامه مطلب کمی درنگ 1







سلام و با عرض خسته نباشید!!!

با توجه به در خواست های شما

داستان «درسا» رو به طور کامل در اختیارتون میذارم

دوستان اعتماد کردم امیدوارم در جای دیگه ای پخش نشه؛

 برای دانلود اینجا کلید کنید









تبلیغات


برندگان مسابقه

    سجاد

اخرین نظرات شما



ورود کاربران


عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد


درباره ما

    بسم الله الرحمان الرحیم با سلام این سایت با ضمینه های طنز قصد دار جوانان و نوجوانان کشور را با فرهنگ ها و رفتار های درست و نادرست خود اشنا کند تا به اصلاح و تقویت انان بپردازند تا جامعه ای بدون فرهنگ های نادرست داشته باشیم برای همین این سایت بلند پرواز نامیده شد زیرا هرچند این اهداف دورازدسترس هستند ولی نا ممکن نیستند. این سایت میتواند جایگزین مناسبی برای باشگاه پرواز تلتکست در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی ناسالم باشد تا در راستای فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ای درست تر داشته باشیم

آمار کلی سایت

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 384
    کل نظرات کل نظرات : 798
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 10
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 295

    آمار بازدید آمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 350
    باردید دیروز باردید دیروز : 330
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 7
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 9
    بازدید هفته بازدید هفته : 974
    بازدید ماه بازدید ماه : 22,704
    بازدید سال بازدید سال : 92,909
    بازدید کلی بازدید کلی : 1,806,452

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آِ ی پیآِ ی پی : 18.232.179.37
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :




پشتيباني آنلاين

    ارتباط با مدیر

تبادل لینک هوشمند

    تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان سایت تفریحی سرگرمی بلند پرواز وآدرس http://highboy.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

    عنوان :
    آدرس :
    کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد


خبرنامه ایمیلی


تبلیغات


امکانات جانبی


بازی انلاین

  • ارشیو بازی های انلاین