تاریخ انتشار: چهارشنبه 20 فروردین 1393-ساعت: 20:41
مشاهده: 690
بابام شطرنج گذاشته بود جلوش داشت به بچه خواهرام یاد میداد مثلا...
مثلا این سربازا شما دوتایید
این شاهه منم و وزیر مامان بزرگتونه
این دوتا گوشه ای ها اسمشون رخه , یکیش باباتونه یکیشم مامانتون
این دوتا فیلا عموهاتونن , حرف حالیشون نیست همینجوری سرشونو میندازن پایین اینور اونور میرن :|
این دوتا اسبا هم دایی هاتونن فقط میپرن و مث خر جفتک میندازن !!! :|